کد مطلب:29233 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

بَکْر بن حَمّاد تاهَرتی












.

4014. او كه از محدّثان قرن سوم است، می گوید:

به ابن ملجم بگو:و سرنوشت، چیره است

وای بر تو! پایه های اسلام را نابود كردی.

بهترین كسی را كه روی زمین گام می زد، كُشتی

آن كه در اسلام و ایمان، نخستینِ مردم بود.

داناترینِ مردم به قرآن و نیز

به آنچه پیامبر به عنوان شرع و سنّت، بیان كرده بود.

داماد پیامبر، دوست و یاور او

آن كه مناقبش به روشنی و استواری درخشان است.

علی رغم حسودانش، برای وی [ نسبت به پیامبرصلی الله علیه وآله ]

همان منزلتی بود كه برای هارون نسبت به موسی بود.

در جنگ، شمشیری بُرنده، مردِ جنگ

و شیر بود، هنگامی كه با هماوردهایش روبه رو می شد.

درحالی كه ا شك فرو می ریزم، قاتلش را به یاد می آورم

می گویم:منزّه است پروردگارِ مردم!

می اندیشم كه وی (قاتل علی علیه السلام) از جنس بشر

- كه از قیامت بترسد - نبود؛ بلكه شیطان بود.

پست ترین فرد قبیله مراد - اگر قبیله اش به شمار آید - بود

و نزد خداوند، زیانبارترینِ آنان.

چون پی كننده ناقه در گذشته ها كه

برای قوم ثمود در سرزمینشان، زیان به بار آورد.

به آنان می گفت كه محاسنش خون رنگ خواهد شد

اندكی پیش از در رسیدن مرگش.

خداوند به خاطر آنچه كه او كرد، هرگز از او نگذرد

و گور عمران بن حطّان را خُنَك نسازد.

به خاطر این شعرش درباره آن شقاوتْ پیشه گنهكار

و آنچه از ظلم و ستم كه بدان دست یازید:

«ای ضربه ای كه از سوی فرد پرهیزگار زده شد

و بدان، جز دستیابی به خشنودی خدا را نمی خواست!».

بلكه ضربه ستمكاری بود كه او را به جهنّم كشاند

و بدان كه خشم خدای رحمان را خواهد دید.

گویی كه با ضربه خود، نخواست

جز رسیدن به عذاب جاویدان جهنّم را.[2].









    1. ابو عبد الرحمان بكر بن حمّاد تاهرتی قَیرَوانی، از حافظان حدیث و از محدّثان موثّق و مورد اطمینان است. وی را قصیده ای است كه در آن بر امیر مؤمنان سوگواری می كند و سوگواری عمران بن حطّان خارجی بر عبد الرحمان بن ملجم را پاسخ می گوید. او در قرن سوم هجری در تلعون درگذشت (ر. ك:أعیان الشیعة:591/3).
    2. الاستیعاب:1875/221/3، مروج الذهب:427/2، الغدیر:326/1.